من با تو هستم ای عشق قسم خورده ی پنهانی من
با توام عشق قسم خورده ی پنهانی من با توام بی خبر از حال و پریشانی من .
با توام لعنتی خالی از احساس بفهم بی قرارت شده ام شاعره ی خاص بفهم .
لعنتی خسته ام از دوری و بی تاب شدن پای دلگیرترین خاطره ها آب شدن .
من با تو هستم ای عشق قسم خورده ی پنهانی من
لعنتی خسته ام از حال بدم، زخم نزن بی تو محکوم به حبس ابدم، زخم نزن .
باورم كن كه به چشمان تو معتاد منم پادشاهی كه به جنگ آمد و افتاد منم .
من با تو هستم ای عشق قسم خورده ی پنهانی من
قافیه باختم و شعر سرودم یعنی به هر آن كس كه تو را دید، حسودم یعنی... .
نفسم بند تو و درد مرا می خواند بعد تو حسرت دنیا به دلم می ماند
من با تو هستم ای عشق قسم خورده ی پنهانی من